پاورپوینت توبه (pptx) 11 اسلاید
دسته بندی : پاورپوینت
نوع فایل : PowerPoint (.pptx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد اسلاید: 11 اسلاید
قسمتی از متن PowerPoint (.pptx) :
بسم الله الرّحمن الرّحیم
درس امروز ما به يكي از ضروريات زندگي امروز هر انسانی مربوط می شود که در اثر نزدیک شدن زشتی ها و دوری از خدا به وجود می آید. برای پاک شدن از آنها باید این کار انجام شود:
برای روشن شدن موضوع به کلمات ،کار ونتیجه آنها توجه کنید:
اين چيست؟
كار آن چيست؟
نتيجه آن چيست؟
پودر لباسشويي:
شستشوي لباس
تميزي لباس
صابون :
شستشوي دستها و بدن
تميزي و نظافت بدن
جارو :
نظافت خانه و ديگر اماكن
تميزي منازل و ساختمانها
ت ...... ه
یعنی برای اینکه بتوان از آلودگی گناه پاک شد باید این کار انجام شود.
آب
پاكيزگي و هر چيزي
مايه نظافت و سلامتي
پس اگر قلب و روح ما هم چرك و سياه شد بايد آن را شستشو بدهيم و از بديها و زشتيها به پاكيها و خوبيها باز گرديم،
آيا تا به حال ديدهايد تشتي را كه در آن لباس ميشويند ابتدا آب و كف سفيد و تميزي دارد اما به تدريج با شستن لباسهاي بيشتر، آب ته آن سياهتر و تيره تر و بدبو ميشود، اما در عوض چرك و كثافت و سياهي لباسها گرفته ميشود.
آيا تا بحال اتاق كثيف و پر از گرد و آشغال را ديدهايد كه كدر و بيرونق و گرفته است، اما بعد از يك جارو و گردگيري حسابي، آن چنان تميز و پاك ميشود كه انسان از نشستن در آن احساس راحتي و لذت ميكند (همانند تميز كردن مسجد يا كلاس).
توبه و بازگشت از خطا
پاك كن
پاك كردن غلطهاي نوشتاري
خطخطي و سياه نشدن كاغذ و نوشته
امّا چگونه؟
با:
پا برهنه
مردي كه وظيفهاش پاسداري و حفظ دين رسول خدا(ص) بود از كوچههاي مدينه در حال گذر بود. همان طور كه مشغول ذكر خدا بود ناگهان متوجه شد از خانهاي صداهايي به گوش ميرسد. عجب؛ چه خبر است! نزديكتر كه شد ناگهان از آنچه كه ميشنيد به شدت ناراحت و غمگين شد. دورهاي بود كه حكّام ظالم و ستمگر و از خدا بي خبر حكومت ميكردند (حكومت عباسيان) و سعي ميكردند گناهان و بندگي شيطان را ترويج كنند تا بهتر بتوانند حكومت كنند. اكنون در شهر پيامبر در كنار مسجدالنبي كار به جايي رسيده بود كه به صورت علني نافرماني خدا ميشد. بله، از اين خانه صداي ساز و آواز و ديگر صداهاي زننده به گوش ميرسيد. او كه چارهاي جز سكوت و اظهار نفرت دروني نداشت، حداقل چاره را اين ديد كه كمي بر سرعت خود بيفزايد تا زودتر از اين محيط گناه دور شود، امّا هنگام گذشتن از كنارخانه، ناگاه در باز شد و خدمتكار خانه (كنيز) از منزل بيرون آمد تا خاكروبههاو آشغالها را بيرون خانه بريزد. او كه به شدت غمگين و ناراحت بود رو به خدمتكار كرد و گفت: صاحب اين خانه آيا بنده است يا آزاد؟» خدمتكار كه از اين سؤال به شدت متعجب شده بود با قاطعيت و عصبانيت گفت: معلوم است ديگر، صاحب چنين خانهاي با اين برنامه و برو بيا حرّ و آزاد است.
آن مرد آهي كشيد و گفت: «راست ميگويي اگر بنده بود، از مولا و ارباب خود ترس و پرهيز داشت. آن گاه با ناراحتي و به سرعت به راه خود ادامه داد و از آن جا دور شد. خدمتكار چون به داخل منزل برگشت، ناگهان «بُشر» ـ اربابش ـ تا او را ديد، با تندي گفت: «تا الان كجا بودي مگر نگفتم زود برگرد و به كارهاي خانه برس. خدمتكار گفت: «آقايي نوراني مرا به حرف گرفته بود. آن گاه به درخواست بُشر، تمام ماجرا را برايش تعريف كرد. ناگهان بر بدن لرزه افتاد و سر در گربيان فرو برد: «راستي من كيستم؟» آيا بعد از اين همه عمر و اين همه نعمت بنده خدا هستم يا نه؟» به ناگاه خدمتكار را به كنار زد و دوان دوان از خانه بيرون زد و به سمتي كه آن مرد رفته بود، شروع به دويدن كرد. يك دفعه متوجه شد پا برهنه وسط كوچه در حال دويدن است و ديگران دارند به او نگاه ميكنند، اما با خود گفت: « من تا به حال خدا را فراموش كرده بودم و دچار اسارت شيطان و گناهان شده بودم و سراسر وجودم سياه و چركين شده بود، حال بايد خود را به آن مرد نوراني برسانم و توبه كنم و ببينم آن مرد خدا چه كسي بوده است!
وقتي طبق نشانيهايي كه خدمتكار به او داده بود، به آن مرد بزرگوار رسيد. با شرمندگي نزد ايشان رفت و تا ايشان را ديد متوجه شد كه آن بزرگوار از نوادگان پيامبر، يعني هفتمين اختر تابناك آسمان امامت و ولايت ميباشد (نامش را بگوييد؟).
آن گاه به دست ايشان و در محضر آن مرد الهي توبه نمود و ديگر از آن به بعد دنبال گناهان و زشتي نرفت و يكي از افراد پرهيزكار زمان خودش گفت.
او به «بُشر حافي»، يعني «بُشر پا برهنه» معروف گشت.
شرط اصلي توبه، بازگشت به رفاقت و بندگي خداوند و ترك پيروي از شيطان و همراهي با بدان است، اما چگونه؛
خرداد ــــــــــ تـ .... د
شهريور ـــــــ قـ ... ل
شرط اول توبه قطع رابطه با شيطان است يا فراري دادن شيطان يا اصلاً به هيچ گناه و كار زشت و خطايي فكر نكنيم، مثلاً فكر به زدن حرفهاي زشت يا ديدن بعضي تصاوير پا ... چرا كه: فكر گناه مثل دود است كه اگر چه آتش نيست، اما مغز و ذهن را سياه و آلوده ميكند و كمكم انسان را به گناهان مي اندازد.
و شرط مشغول نشدن و وسوسه نشدن فكر به گناه اين است كه از دور و بر خودمان اگر وسائل وسوسه كننده اي وجود دارد آنان را جمع كنيم، مثلاً عكس ناجور يا نوار ناجور يا نداشتن رابطه با دوست بد.
2- گناهان
1- شيطان
3- خداوند
1- شيطان
و هر وقت شيطان قصد نمود ما را وسوسه كند، با ياد خدا او را فرار دهيم. آيا ذكر مخصوص آن را ميدانيد:
ذكري است كه در آغاز تلاوت قرآن ميخوانند، و كلمه اختصاري آن «استعاذه» ميباشد؟
2- گناهان
مرحلة بعد توبه، شستن سياهيها وگناهان ميباشد:
روزي سلمان كه در جمع دوستان نشسته بود، شاخه درختي خشكيده كه داراي برگهاي خشكي بود را در مقابل جمع به
گونهاي تكان داد تا كاملاً همه برگهاي آن ريخت. چون علّتش را جويا شدند، گفت: «روزي در محضر پيامبر بوديم. ايشان همين عمل را انجام داد. آن گاه فرمود: بدانيد همانگونه كه اين برگ ها از اين شاخه ريختند، نمازهاي پنج گانه همة گناهان بين آنها را اين گونه بر زمين ميريزد. و نماز همانند نهر آبي است كه هر روز 5 بار خودمان را در آن شستشو ميدهيم. چگونه است كسي كه روزي 5 مرتبه خود را بشويد.
هيچ گونه چرك و كثافت و آلودگي به بدنش نميماند. همچنين نماز گناهان شما را ميشويد و روح شما را صفا ميدهد.
در نتيجه توبه يعني بازگشت به دنياي پاكيها. تنها راه شستن كثافت و آلودگي روح، توبه ميباشد كه بهترين راه شستشو همان نماز است و غُل توبه:
روزي مردي نزد امام صادق (ع) آمد و در ضمن صحبت گفت: « اي فرزند پيامبر در كنار خانه ما همسايه اي است كه خيلي تقوا و ترس و پرهيز از خدا ندارد و خيلي مقيد به دستورات اسلام نيست، به ويژه اهل ساز و آواز (نوار و ... ) و اين حرف ها ميباشد. مَن هم چون ميخواهم بنده خوب خدا باشم و در اين راهها عمرم را هدر ندهم، سعي ميكنم از اين كار دوري كنم امّا دستشويي منزل ما كنار حياط متصل به ديوار خانه آنهاست و گهگاه كه آن جا ميروم (براي قضاي حاجت) سر و صداي ساز و آواز از خانه آنها به گوش مي رسد، گاهي معطل ميكنم، هر چند به قصد گوش كردن آن جا نميروم، امّا ماندنم طولاني ميشود. آيا اين هم خطاست ( و باعث سياهي قلب ميشود؟!)
امام صادق (ع) تا اين را شنيد بسيار ناراحت شد ( و فرمود اين اولين قدم فريب دادن شيطان است) و فرمود ديگر دنبال اين زشتهاي كوچك هم نرو و بلند شو برو غُسل توبه از گناه بكن ( به ويژه متناسب جوانان اهل نوار و موسيقي و...) و سعي كن ديگران اين گونه فريب نخوري ( چه بهتر است كه گهگاه يا هر وقت حمّام ميرويم در آخر يك غسل توبه هم بكنيم)
3- خداوند
سومين شرط توبه و بازگشت به بندگي خدا اين است كه سعي كنيم هميشه به ياد خدا باشيم، زيرا گناهكار كسي است كه خدا را فراموش كرده و با شيطان دوست شده، امّا كسي كه دائم به ياد خدا باشد و خدا را حاضر و ناظر ببيند، همانند كسي است كه مقابل دوربين تلويزيون سعي ميكند هميشه مؤدب و با احترام و زيبا باشد و دنبال زشتي ها و كثافتها و گناهان نرود.
يعني هميشه حداقل سعي كنيم در كارها و زندگي ما نام و ياد خدا باشد و اسم خدا بر زبان ما جاري باشد تا قلب ما هم پاك و سالم بماند مثلاً: