صفحه محصول - پاورپوینت عوامل ناسازگاری نوجوانان

پاورپوینت عوامل ناسازگاری نوجوانان (pptx) 94 اسلاید


دسته بندی : پاورپوینت

نوع فایل : PowerPoint (.pptx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد اسلاید: 94 اسلاید

قسمتی از متن PowerPoint (.pptx) :

عوامل ناسازگاری نوجوانان زمستان 1387 فصل اول : فصل دوم : فصل سوم : فصل چهارم : فصل پنجم : بخش اول : بخش دوم : بخش سوم : بخش چهارم : فصل ششم : فصل هفتم : فصل هشتم : پیش گفتار دوره نوجوانی وویژگی های آن معنی ومفهوم سازگار وناسازگار صورت های ناسازگاری توزیع ناسازگاران علل ناسازگاری ها علل زیستی علل روانی علل فرهنگی-اجتماعی علل سیاسی ایجاد زمینه اشتغال مهارت حرف شنوی نوجوانان وفرار از خانه صفحه بعد خروج فصل نهم : فصل دهم : بخش اول : بخش دوم : فصل یازدهم : کنترل معاشران وسایل ارتباط جمعی وظیفه امروزی ما اینترنت بازی های رایانه ای صفحه قبل خروج منابع ما امروزه در سطحی وسیع مواجه با افرادی هستیم که ناسازگارند،بداخلاق اند،مرتکب جرم و گناه می شوند،به سازشهای نامشروع تن در می دهند،برای حفظ موقعیت کنونی خود هدف را نادیده می گیرند،رفتارشان ضد اجتماعی است،معاشرت شان بر اساس ضوابط مقبول اجتماع و مذهب نیست،به قول و فعلشان نمی توان اعتماد کرد از آن بابت که بسیار متزلزل و سست بنیاد است... در سطح بین المللی و گاهی هم ملی رقابت های خطرناک،سبقت جوی های پرخطر،جنگ سردوگرم به چشم می خورد آن هم با چنان وسعت و دامنه ای که دیگر اعصاب سالمی برای آنها که می خواهند آرامش و فراغی داشته باشند و به دردهای خود و جامعه برسند باقی نمی گذارد.هر یک از این مسائل موجبی برای پریشان حالی ،ناراحتی و اضطراب و سلب آرامش روانی هستند. امروزه کیست که از این همه نابسامانی های اخلاقی در سطح جهانی و گوشه ای از آن در جامعه ما بی خبر باشد.روزنامه ها ،مجلات ووسایل خبری دیگر اخبار تکان دهنده ای را در این زمینه منعکس می نمایند به گونه ای که احساس وظیفه بیشتر مسئولان و مربیان را بر می انگیزد و مسئولیت شان را چند برابر می کند. چنان بنظر می رسد که درگیری ها و برخوردها که می بایست از عوارض حیات جامعه بحساب آیند و باتمام تلاش رفع و دفع گردند،جزء ضروریات زندگی ما شده اند و روزبه روز دامنه پیدا کرده اند.در فکر و اندیشه مسئولان هم کم کم می بینیم که بفکر رفع و جبران آن باشند و ناسازگاری ها همچنان در حال ادامه و گسترش است. بازگشت پیشگفتار درباره ریشه ها و عوامل چنین وضعی می توان مسائل بسیاری یاد کرد که اهمٌ آنها عبارتنداز: تربیت غلط در خانواده،اجتماع یا مدرسه،اعمال روشهای نامطلوب توسط مربیان در مواجه با مسائل و مشکلات تربیتی،وجود آشفتگی در برنامه و کار وسائل ارتباط جمعی،وجود دست اندرکاران عاملان فساد که از طریق افساد نسل سعی دارند خود را به آب و نانی ولو نامشروع برسانند و یا با ایجاد توطئه ای سعی دارند آب را برای صید خود گل آلود کنند. بی توجهی های زوجین در روابط فی مابین خود و دیگران،وجود پاره فرهنگ های مفسده انگیز،تخدیری،وارداتی که ارزیابی شده نیستند،وجود فلسفه ها و مکتب هایی که جدول ارزشهای انسانی و اهلی گذشته را واژگون کرده و افراد را به جهت هایی نامطلوب سوق می دهند،ضعف مکتبی و ایدئولوژیکی مردم که خود موجبات عدم پایبندی به ضوابط انسانی و الهی را فراهم می کند،آزادی های بی بندوبار که ناشی از بی توجهی مسئولان کشور و یا عدم کارآیی قوانین است،آزادی عقیده به حدی است که افراد مجاز می شوند جبهه های انکار جدایی خود را در جامعه علنی نمایند.پشت پا زدن به اصول و ضوابط اجتماعی برای انسانهای سرگردانی که بیش از هرعصرودوره ای پریشان حالندوخود را آس وپاس می بینند،بدآموزی های وحشت انگیز خانواده ها،مدارس،روزنامه ها ،مجلات،سینما و رادیو و تلویزیون،پوسترها و ده ها عامل دیگر از این قبیل... امروزه ما و دیگر عوامل بشری با خطری عظیم مواجهیم،خطری که در آن فساد و افساد نسل است و آن عبارتست از سرایت ناسازگاریها و ناهنجاری ها به دیگران و توسعه و گسترش آن در سطوح مختلف جوامع.ما وحشت از آن داریم که ناسازگاریها با صور و چهره های گوناگون به سادگی همه گیر شوند و حیاط شرافتمندانه نسل را به خطر اندازند. وضع امروز بشریت بعلت توسعه روابط و وسائل ارتباط جمعی به گونه ای است که کمتر می توان از آسیب های دور و نزدیک آن برکنار ماند.اگر خطری دامنگیر فرزند همسایه مان شود به احتمال فراوان دامنه آن دامن فرزند مارا هم خواهد گرفت.اگر ناهنجاری یا انحراف اخلاقی در یک کشور و جامعه ای دوردست پدید آید،با وجود ارتباطات و تبادل های فرهنگی ،ما هم از خطرات آن مصون نخواهیم بود. حقیقتی است که باید به آن اعتراف کرد،و آن اینست که نسل امروز نسلی ستمدیده و مستضعف است از آن بابت که: -مواجه با محرومیت ها و نابسامانی ها یی است که از پیش پایه گذاری شده و اورا در پدید آوردن آن شرکت و دخالتی نبوده است. -رگبار تبلیغات گوناگون تحت عنوان پیشرفت،ترقی،تمدن روز و مدرنیسم او را از هر حیث تحت محاصره قرار داده و نمی گذارند که او در ورای این چارچوبها نیز نظری بیندازد و نیکو بیندیشد. -مربیان و مسئولان اجتماع از پدر و مادر،معلم و مدرسه،برنامه ریزان و مبلغان آنچنان که باید برای سازندگی یا رفع استضعاف او قیام و اقدامی مناسب و کافی نکرده اند. -صاحبان مکاتب و اندیشه ها بیش از آن که بفکر خیر و رفاه مردم باشند،در فکر معرفی خود بوده و تحت عنوان مردم ،به خدمت اربابان زر و زور(خواسته یا ناخواسته) قرار گرفته اند.و امروز در آنچه که مربوط به خیر و صلاح جامعه انسانی است چیزی از طریق مجریان نظرات آن مکاتب و فلسفه ها در صحنه عملی نمی بینیم. -بالاخره نسل می خواهد خود را بسازد و در طریقی گام بردارد که مورد نیاز و خواست درونی اوست ولی راه آنرا نمی داند.دوست دارد از این منازعات،نابسامانیها و درگیری ها خود را نجات بدهد ولی احساس می کند که پیش رویش بن بست های گوناگون و متعددی است. با چنین وضعی که برای نسل موجود تصویر کرده ایم آیا واقعا این نسل ستمدیده و مستضعف نیست؟آیا نباید به حالت و وضعش توجهی و برای نجاتش اقدام کرد؟ بازگشت زندگی برای نوجوانان ساده به نظر می رسد،ولی در واقع یک نوجوان فقط ناظر تغییرات جسمی و بدنی اش نیست.نوجوانی فقط قد کشیدن،مو درآوردن،رشد کردن و...نیست.نوجوان باید دوره دبیرستان را پشت سر بگذارد،به فکر شغل آینده و مابقی زندگی اش باشد،عاشق شود،دلشکسته شود،برنامه ریزی کند،ناامید شود،دوستان قدیم را کنار بگذارد،روزبه روز دامنه تعاملات اجتماعی اش وسیع تر شود،با افراد تازه ای طرح آشنایی ودوستی بریزد و بتدریج متحول شود.در این راه مخاطراتی نیز وجود دارد، مثل: اعتیاد،روابط مشکوک و پرخطر،حوادث رانندگی ناشی از سرعت،شکست در برنامه شغلی و تحصیلی و... . فروید،دوران بین سالهای ورود به مدرسه تا نوجوانی را دورۀ«نهفتگی»یا سکون می نامد.نه به این دلیل که هیچ اتفاقی د رآن نمی افتد، بلکه چون خط سیری یک نواخت دارد. نوجوانان در سنین بیش تربه خود و تحصیل مشغول اند و حداکثر وقت خویش را صرف معاشرت با دوستان خود می کنند.این دوره معمولا مصادف با میانسالی والدینشان است،یعنی همان دورانی که والدین حیات خویش را مورد بازنگری قرار می دهند. آن ها مشاغل ،زناشویی،تجربیات و کار و زندگی گذشته خود را مرور می کنند و ترجیح می دهند که ساعاتی را با دوستانشان بگذرانند و به مسافرت های کوتاه بروند.شاید احساس استقلال و کاهش نیاز نوجوانان به والدین،زمان بیشتری در اختیار پدر و مادر ها قرار می دهد تا کمی هم به خود بپردازند.نوجوانی،دوران توفانی و پر از تلاطم وآشفتگی است که طی آن والدین نگران ، شاهد تبدیل کودکان کوچک وحرف شنوی خود به نوجوانی عبوس و حاضر جواب اند.مجادلات این دوره با دوران کودکی متفاوت است،دیگر والدین به راحتی سال های قبل نمی توانند حرف آخر را بزنند. بازگشت دوره نوجوانی وویژگی های آن انگار یادگیری،آموزش و به کار بستن شیوۀ گوش دادن موثرنیز در این دوران سخت تر به نظر می آید.وقتی که آنها کودکانی بیش نبودند،والدین راحت تر می توانستند جلوی عصبانیت خود را بگیرند،شاید چون به قابلیت تحمیل اراده یا قدرت عدایت گری و اقتدارشان اعتماد داشتند.از طرف دیگر،کودکان صلاحیت و قدرت والدین را راحت تر می پذیرفتند.کودکان از این که فرصت حرف زدن وشنیده شدن رادراختیارشان قرارمی دهید،سپاسگزارندواحساس خوبی دارند،حتی اگراز رسیدن به آن چه می خواستند مایوس شوند. ولی در دوران نوجوانی ،این معادلات کمی تغییر می کند،آنها سپاسگزار موقعیتی که در اختیار آنها قرار می دهید ، نیستند ، بلکه «توقع»دارند که آنها را ببینید،به آنها توجه کنید،حرفشان را بشنوید و به آنها بگذارید.

فایل های دیگر این دسته

مجوزها،گواهینامه ها و بانکهای همکار

دانلود پروژه دارای نماد اعتماد الکترونیک از وزارت صنعت و همچنین دارای قرارداد پرداختهای اینترنتی با شرکتهای بزرگ به پرداخت ملت و زرین پال و آقای پرداخت میباشد که در زیـر میـتوانید مجـوزها را مشاهده کنید