پاورپوینت نقش انگيزه كاركنان در موفقيت استقرار نظام پذيرش و بررسي پيشنهادها (pptx) 43 اسلاید
دسته بندی : پاورپوینت
نوع فایل : PowerPoint (.pptx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد اسلاید: 43 اسلاید
قسمتی از متن PowerPoint (.pptx) :
بنام خدا
نقش
انگيزه كاركنان در موفقيت
استقرار نظام پذيرش و بررسي پيشنهادها
3
واژه
هاي كليدي
انگيزش
اعتقاد دروني
ارزشهاي كاري
عملكرد
قابليتهاي فردي و اجتماعي
مديريت فكر و انديشه
4
مديريت مشاركتي به مفهوم چيست؟
مديريت مشاركتي مهم
ترين روش رهبري و مديريت سازماني است كه مي
تواند موجبات افزايش اثر بخشي سازماني
و تصميم
گيري بهينه در سازمان را فراهم نمايد.
مديريت مشاركتي نوعي سبك رهبري است كه معتقد است از طريق توانمند سازي كاركنان مي
توان موجبات بهبود عملكرد كاريشان را فراهم نمود.
مديريت مشاركتي همانا تغيير تفكر من به تفكر ما و ترويج تصميم
گيري گروهي در سازمان است.
(
5
مديريت مشاركتي بهترين روش عملياتي نمودن فعاليت
ها، ارزشيابي عملكرد و نفوذ بر كاركنان به منظور افزايش كارآئي سازماني است.
(john Schuyler,
jounal
of Petroleum, 1997, P 818)
مديريت مشاركتي تعابير متفاوتي دارد، مهم
ترين تعريف همانا مديريت باز و گشوده است
(open book Management)
.
مديريت باز و گشوده يك ضرورت و نگرش پايه و كليدي مديريتي در سازمانهاي نوين تجاري است، سبك مديريت باز و گشوده، سبكي است كه مي
خواهد از طريق وحدت در چشم
اندازها و نگرشهاي بلندمدت كاركنان موجبات افزايش اثر بخشي سازماني را فراهم نمايد
.
6
“مديريت مشاركتي” مدلي از تصميم
گيري سازماني با چهار معرفه و ويژگي اصلي است، اين چهار ويژگي عبارتند از:
ايجاد همدلي،
همدردي و همسوئي بين مديريت و كاركنان،
مداخله مشترك مديريت و كاركنان در امور سازمان،
شفاف سازي هدف و توسعه فرهنگ تصميم
گيري يا مسئوليت
پذيري مشترك.
7
در اين تعريف همدلي و همسوئي بين مديريت و كاركنان همان شنيدن صداي كاركنان توسط مديران است.
بعبارت ديگر مديران و كاركنان پايشان را در كفش يكديگر نموده و در خصوص جهان بيني سازماني به وحدت نظر برسند.
دخالت مشترك مديران و كاركنان در امور سازمان همانا درك مشترك آنان در خصوص نقاط قوت و ضعف سازمان و نحوه دخالت
شان در تصميم
گيري
هاي سازمان است.
اين عامل موجبات تحكيم اعتقادات و پيش فرض
هاي آنان را فراهم مي
سازد، به منظور مشاركت كاركنان در تصميم
گيري
هاي سازماني، مديريت سازمان مي
بايست نگرش
ها و چشم
اندازهاي كاركنان را در خصوص نحوه مشاركت
شان در تصميم
گيري
ها بداند و بهترين گزينه را انتخاب نمايد.
(Jeffery clunk, 2004)
8
سبك “مديريت مشاركتي” سبكي است كه در كاركنان اين احساس را بوجود مي
آورد كه مي
توانند در درون سازمان حرف بزنند و بگويند راه كار خوب جهت انجام بهتر كارها چيست.
“مديريت مشاركتي” در اينجا مي
تواند بهترين راه كار براي يافتن “راه حل” در سازمان باشد. حال اينكه چگونه و تا چه اندازه و در كدام بخش
ها، كاركنان توانائي “مشاركت” را دارند و مي
توانند دخالت نمايند بستگي به نگرش ذهني مديريت و تمايل و اعتقاد قلبي وي دارد
(Burgin and Manse, 1991, P 78)
مديريت مشاركتي تنها سبك مديريتي است كه به كاركنان اين اجازه را مي
دهد كه بيش از پيش در امور سازمان درگير شوند. اين نوع مديريت موجبات افزايش عملكرد و كارآئي كاركنان را فراهم مي
سازد.
مديريت + مشاركت = مديريت مشاركتي
مديريت توصيف راه كارها و توجيه اهداف سازماني است.
مشاركت عبارتست از شركت دادن كاركنان در تصميم گيري سازمان
9
مشاركت را پيوندي دو سويه، سازنده ميان دو تن يا بيش از دو تن گفته
اند.
(كيت ديويس، طوسي 1378 ص 2)
مشاركت، مفهومي دل
انگيز است.
(شرجل 1970)
مديريت مشاركتي، حقوق كاركنان را تشخيص مي
دهد.
(سالمون 1999)
مشاركت، عامل اتحاد بيشتر است.
(استفان و اسميت 1987)
مشاركت، عاملي است كه موجب افزايش اعتماد و قدرت بخشيدن به كاركنان است.
(اسپرتيزز 2001)
مشاركت، در اثر رضايتمندي ايجاد مي
شود.
(كرت لوين 1968، ايكسون 1982)
فرهنگ سازماني بر مشاركت تأثير دارد.
(وش و همكاران 1993، اكسلورد 1968)
تمايل و علاقه و انگيزه كاركنان موجب مشاركت است.
(استانبول اروين 1993)
توازن قدرت در جامعه موجب مشاركت است.
(كوچ و هانيس 2000)
مشاركت، در مشاغل غيرفني دانشي قويتر است.
(لوريچ فرينكوس پيت 1986)
تعاريف مشاركت
10
مشاركت، “من” فعال است.
(آلپرت 1945)
مشاركت، موجب تأثير كاركنان بر تصميم
گيري مديريتي مي
گردد
. (كلارك و فنچل و رابرت 1972)
مشاركت، همان تفويض اختيار است.
(لوين 1968)
مردمي كه در فرايند كاري درگير مي
شوند مشاركت بيشتر دارند.
(تأمين و ژرهون 1995)
مشاركت، همان تصميم
گيري است.
(يوكل 1989)
مشاركت را، تعادل بين نقش آفرينان تصميم
گيري دانسته
اند.
(فرنچ، استرامبل و آلن 1960)
مشاركت، درگيري فكري و احساسي فرد در وضعيت گروهي است.
(علي الله همداني 1379)
مشاركت، يك فراگرد سهيم
شدن و سهيم
كردن در تصميمات گروهي است.
(كيت ديويس و جان نيو استوم)
مشاركت، درگير شدن، ياري دادن و مسئوليت دادن است.
(راجرز و شوميكر 1371)