فرمت فایل : پاورپوینت قابل ویرایش تعداد اسلاید: 92
قسمتی از پاورپوینت :
سرگذشت انسان از معبر تمدنها مىگذرد» و «تمدنها در طول تاريخ در شكل دادن به هويت بشر گستردهترين نقش را داشتهاند.» امروزه تمدن به سند تاريخىِ فرهنگ ملل تبديل گشته و نزد آنان از اهميتى ويژه برخوردار است؛ و كمتر ملّتى را مىتوان يافت كه نسبت به مواريث خود تعصب نورزد؛ زيبايى، و قدمتش را به رخ ديگر ملل نكشد و براى حفظ و نگهدارى آنها مبالغى هنگفت هزينه نكند
فرهنگنويسان براى واژه تمدن معانى زير را نوشتهاند: «شهرنشينى»، «اساليب شهرنشينى گزيدن»، «به زىّ شهرنشينان درآمدن»، «فرهيختگى». اين معانى ناظر بر بيرون آمدن انسان از حالت بربريت و وحشىگرى يعنى نخستين شرط و مرحله تمدن است؛ در حالى كه امروزه ازتمدن معانى ياد شده مراد نيست و اين واژه صورت اصطلاحى را به خود گرفته كه مفاهيم زير از آن اراده مىگردد
مرحله يا نوعى خاص از فرهنگ كه در عصر معينى موجوديت يافته.1 است.
نوعى فرهنگ پديدار شده در شهرها..2
انقلاب شهرى.
تمدنى كه روزگارى به نام اسلام بر بخشهاى گستردهاى از جهان حكمفرما شد، محصول تلاش و كوشش دو دسته از اقوام و ملتها است. دسته نخست كسانى بودند كه با ظهور و دعوت اسلام كيش پيشين خود را كنار نهادند و به اسلام گرويدند. دسته دوم كسانى بودند كه آيين گذشته خودرا حفظ كردند و به عنوان همپيمان و معاهد، همچنان در قلمرو اسلامى به زندگى خود ادامه دادند. اين هر دو گروه در دوران گسترش اسلام با حفظ نوعى وابستگى به فرهنگ بومى خود، جذب اصول و ارزشهاى اسلامى گشته و تمدن بزرگ اسلامى را رقم زدند
اما در يك نگاه دقيقتر مىتوان تمدن اسلامى را شامل دو جنبه دانست. يك جنبه آن به وسيله خود اسلام پديد آمد و در پرتو خلاقيت و ابتكار مسلمانان بسط و گسترش يافت. در حقيقت منشأ اين جنبه از تمدن اسلامى قرآن و سنت پيامبر (ص)، و اهل بيت (ع) بود. اما جنبه ديگر تمدن اسلامى، نه ابداع مسلمانان، بلكه ميراث به جاى مانده از تمدنهاى پيشين در قلمرو اسلام بود كه به دست مسلمانان توسعه و تكامل يافت و به رنگ اسلام درآمد. در طول دوران گسترش، فرايند جذب تمدنهاى گوناگون به تمدن اسلامى يا به تعبيرى اسلامى شدن تمدنها، ادامه يافت. ملتهايى كه اسلام را پذيرا گشتند به فرهنگ و تمدن خويش نيز رنگ اسلامى بخشيدند و خود را با ارزشها و اعتقادات اسلامى هماهنگ ساختند
رويهمرفته تمدن اسلامى ميراث مشترك مردم و ملّتهايى است كه روزگارى زير سلطه اسلام درآمدند و در ساخت و شكوفايى آن ايفاى نقش كردند. اينان مردم و ملتهايى بودند كه تار و پود مستحكم امت اسلامى را تشكيل مىدادند.
به اين ترتيب تمدن اسلامى نه به نژاد خاصى تعلق دارد و نه ملى است كه به مردم خاصى تعلق داشته باشد، بلكه تمدنى است گسترده كه همه گروههاى نژادى و قومىاى را كه در پيدايش، رونق و طراوت و گسترش و نفوذ آن در دوران اوج شكوفايى نقش داشتهاند دربرمىگيرد